ذهنیت پنجره .....
شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

پنج شنبه 16 شهريور 1391
ن :

ذهنیت پنجره .....

سلام .....

در ذهنیت پنجره تکرار شدم

با چهرهء آیینه پدیدار شدم

خمیازه کشان قلم به دفتر می گفت

از خواب شبیه مرگ بیدار شدم

یک تودهء ابر آمد از سمت دلم

بر دیده رسید و مثل رگبار شدم

رگبار زد و در پی آن قوس و قزح

از آبی شاعرانه سرشار شدم

عاشق نشدم مگر به حکم تقدیر

اینگونه به این بلا گرفتار شدم

باید که به جا آوری ای پیشانی

صد سجدهء شکر او که تبدار شدم

در زاویهء خرد نمی گنجیدم

چون حول مدار عشق دوار شدم

گنجینهء واژگان من اندک بود

این معجزه نیست ؟ من غزل وار شدم

با لهجهء مهربانی خویش بخوان

در متن غزل ببین گرفتار شدم .....

 

" باران " آیینهء مهربانی   

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.